درآمدی بر "پدیدارشناسی به مثابه روش پژوهش در هنر"
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - اصفهان - دانشکده هنر
- author ریحانه نادعلی
- adviser مهرداد پورعلم مرضیه پیراوی ونک فضل الله پاکزاد علی نجات غلامی
- publication year 1393
abstract
پایان نامه ی حاضر در تلاش است که شعارهای اساسی پدیدارشناسی را در قالب روش پژوهش کیفی در حوزه ی مطالعات هنر در یک چارچوب عملی و در حد توان علمی نگارنده ارائه دهد. روش پدیدارشناسی روش پژوهش کیفی منتج از آموزه های اصلی جنبش فکری پدیدارشناسی است که امروزه در حوزه های مختلف دانش چون روان شناسی، علوم تربیتی، مطالعات دین، پزشکی و ...کاربرد وسیعی پیدا کرده است. اهمیت انتخاب این روش در میان سایر روش ها این است که روش مذکور اصالتا تلاشی است قاطعانه در جهت دوری از نگاه ها و روش های جزمی و تک وجهی و نزدیک شدن به خود پدیده ها. هنر به مثابه حوزه ی پدیده های فرهنگی همواره توسط انسان در طول تاریخ به نحوه های گوناگون خلق شده است. این حوزه به عنوان یکی از ساحت های شناختی انسان و ارتباط با عالم است که جدا از تاریخ، فرهنگ، دین و ... معنا ندارد. به همین جهت برای پژوهش در حوزه ی هنر و دستیابی به معنای اصیل هنر و آثار هنری بایستی مطالعاتی همه جانبه، گسترده و بنیادین انجام شود. پدیدارشناسی از آن جهت که دغدغه ی بازگشت به سرآغازها و تعمق در ذات پدیده ها را در سر دارد، از این قابلیت برخوردار است که به عنوان راه و روش پژوهش در مطالعات هنر و در شناسایی سرچشمه های آثار هنری سودمند واقع شود. پدیدارشناسی در مطالعه ی هنر در پی آن است که دریابد عالم چگونه به مثابه افقی از آشکارگی ها خود را در قالب هنر و آثار هنری نشان می دهد. پدیدارشناسی به مثابه روش بر پایه ی آموزه ها و اصولی ملهم از نظریه و جنبش پدیدارشناسی در عرصه ی فلسفه شکل گرفته است. به همین جهت ورود به عرصه ی روش پدیدارشناسی مستلزم آشنایی با تکیه گاه اصلی آن یعنی مبانی نظری و اندیشه ای و درک اندیشه، اهداف وآموزه های اصلی ترین چهره های پدیدارشناسی- ادموند هوسرل و مارتین هیدگر- است. بدین منظور در این پایان نامه، پس از بیان اهمیت شناخت پدیدارشناسی به عنوان نظریه و روش، به معرفی جنبش پدیدارشناسی، اندیشه های پدیدارشناسانی چون ادموند هوسرل، مارتین هیدگر و موریس مرلوپونتی، سیر کلی تاریخی و مفهومی این سنت و شاخه های آن پرداخته شده است. هم چنین رویکرد پدیدارشناسی به هنر و جایگاه هنر در اندیشه های هوسرل، هیدگر و مرلوپونتی بیان شده تا بستری مفهومی برای ورود به مباحث روشی فراهم شود. پس از این مرحله به روش شناسی پدیدارشناسی و معرفی تعدادی از روش هایی که بر پایه ی این مفاهیم توسط افرادی چون هربرت اشپیگلبرگ، ماکس فان مانن و آمدئو گئورگی در حوزه های گوناگون ارائه شده است پرداخته شده و در نهایت تلاش شده است که با تکیه بر مفاهیم اصلی پدیدارشناسی و روش های ارائه شده در دیگر حوزه ها، گام ها و دستورالعمل هایی برای کاربست پدیدارشناسی به مثابه روش در مطالعات حوزه ی هنر ارائه شود.
similar resources
درآمدی بر پدیدارشناسی به مثابه روشی علمی
پدیدارشناسی به مثابه یک روش علمی یا یک مکتب فکری در یک سده گذشته مورد توجه بسیاری قرار گرفته است، به گونهای که بسیاری از فلاسفه و جامعهشناسان آن را به عنوان روشی متقن در تحلیل ابژههای اجتماعی و فلسفی به کار گرفتهاند و از طرفی هم بسیاری از اندیشمندان به ویژه متفکران پست مدرن آن را مورد نقد قرار داده و اندیشههای خود را با نقدهایی اساسی بر آن به عنوان یکی از آخرین مکاتب وفادار به آرمانهای دک...
full textپدیدارشناسی هرمنوتیکی به مثابه روش در پژوهش عکاسی
در این پایان نامه تلاش می شود به معرفی ابعاد روش شناسانه ی «پدیدارشناسی هرمنوتیکی» به گونه ای پرداخته شود که در پژوهش عکاسی بتواند به مثابه روش یا به عبارت بهتر رهیافت به کار بسته شود. روش های پدیدارشناختی که عمدتاً جزو روش های تحقیق کیفی محسوب می شوند، دارای اهمیت و کاربردهای فراوانی در مباحث توصیفی و تفسیری مربوط به اثر هنری هستند و از دو مبنای روش شناسانه ی "تأملی" و "تأویلی" بهره می برند. یک...
15 صفحه اولپدیدارشناسی هرمنوتیکی به مثابه یک روش در فلسفهی مارتین هیدگر
موضوع اصلی که هیدگر در فلسفه خود مطرح میکند وجود است. در نظر وی، وجودشناسی بعد از افلاطون و ارسطو در مسیر فراموشی قرار گرفته و جای خود را به معرفتشناسی داده است. بیتوجهی به معنای حقیقی وجود و اهتمام به موجود و ماهیت آن، احساس ناخشنودی را در هیدگر برانگیخت و باعث شد او محور فلسفه خود را بر وجودشناسی بنا نهد و برای فراتر رفتن از مفهوم وجود و رسیدن به حقیقت عینی و انضمامی وجود تلاش فراوانی کند....
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - اصفهان - دانشکده هنر
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023